<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d8321473\x26blogName\x3dBianconero\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dBLUE\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://bianconerro.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den_US\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://bianconerro.blogspot.com/\x26vt\x3d-9054836207128442450', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe" }); } }); </script>

Bianconero

Friday, June 2 at 12:13 PM

سرگیجه 4

چند تا نکته را پشت سر هم می نویسم:

اول اینکه من وبلاگ زبان خارجه (گوش حسود هاش سنگین باشه ، شاید شروع به نوشتن به فرانسه هم کردم ، البته در آینده ای نه چندان نزدیک) راه انداخته ام ، امید است که این وبلاگ زبان خارجی ، هیچ سیاست خاصی را پیگیری نکنه و دریچه ای باشه به ذهن آشفته ء من

دوم اینکه جناب شیرزاد ، در جایی از یک مقاله شان در روز نوشته بودند :" قرار همه بچه ها این است که با امثال صدای آمریکا مصاحبه نمی کنیم" ، خیلی دوست دارم استدلال پشت این جمله را بدانم ؛ وقتی برای یک روزنامه فزرتی ، دو سال هست که مشارکت را پشت در نگه داشته اند و تلویزیون هم که آنها را کان لم یکن تلقی می کند ، می خواهند از کدام مجرا «اصلاحات» بکنند؟ وانگهی ، اگر ملاک آزادی رسانه باشد ، کدام آزاد تر است؟ صدای آمریکا یا مثلاً صدا وسیما؟

سوم اینکه ،پیشنهاد می کنم مقاله گنجی را با عنوان شرمنده از قورمه سبزی لیبرالیسم را بخوانید ،بالاخره یک نفر پیدا شد بدون تذبذب ، آشکارا از لیبرال دموکراسی در مملکتی دفاع کند که اصلاح طلب اش هم لیبرال را فحش می داند . اکبر در مقاله به خوبی نشان داده عیب کار مابقی جریان های موجود (شاید هم ناموجود) چیست : اینکه آنها حرف از اندیشه لیبرال می زنند ولی رویش اسم محبوب خودشان را می گذارند.

چهارم ، عجب نعمتی ست این

Software Piracy

از وقتی سرعت ارتباط اینترنتی ام کمی بالا تر رفته ( اینجا به اشتباه بهش می گویند اینترنت پر سرعت) امکان این را پیدا کرده ام که از سامانه های اشتراک فایل ، کلی کتاب های صوتی ( که به نظرم ، دلیل استقبال دوباره مردم به کتاب است یا خواهد بود) به چنگ آورده ام ، از کلاس های اولیه فلسفه تا کتب تخصصی خودم. خلاصه جایتان خالی

پنجم ، بحران بین المللی ایران ، خوشبختانه به مراتب ساکن و ساکت تر از دو ماه گذشته شده ، برای همین یه کم راحت تر می شه به اخبار گوش نداد.

ششم ، تیم ملی هم داره گل می کاره ها . این دفعه از انواع اش هم می کاره ، نمی دونم اینجا نظرم رو نوشته بودم قبلاً یا نه ، ولی همیشه از حضور مرد فارسی ندان کروات بر مسند مربی گری تیم راضی بوده ام ، دلایل اش متعدد است . قبول دارم که او کروات نمی زند تا ریاست فدراسیون را راضی نگه دارد و قبول دارم که با کاپیتان باید سازش کند تا بر سر کار بماند ، ولی خوب اینجا ایران است ، انتظار چه دارید ؟ از نظر من ، تا سالیان سال می توان او را در تیم نگه داشت ، حتی اگر ایران بد ترین نتیجه را در بازی های آلمان بگیرد. من ترجیح می دهم هر دفعه برویم جام جهانی و سه بازی را ببازیم تا اینکه همه اش هیاهو کنیم و هر بار در یک قدمی جام زانو بزنیم ، چون برای من ، وجهه حضور جهانی در بازی ها به مراتب مهم تر است .

هفتم ، مثل اینکه از فوتبال بیشتر از همه حرف داشتم . خوب شاید بعداً هر کدام را بیشتر توضیح دادم

Post a Comment