<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d8321473\x26blogName\x3dBianconero\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dBLUE\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://bianconerro.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den_US\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://bianconerro.blogspot.com/\x26vt\x3d-9054836207128442450', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe" }); } }); </script>

Bianconero

Sunday, April 16 at 12:24 AM

اکبر می آید؟

اول بگویم که توصیه داور به نظرم خوب آمد که چیزی تا بیرون آمدن اکبر ننویسید ، بعد اش هم آنقدر گرفتار شدم که نتوانستم لحظه آرامش بخش ام را که از موبایل ام خبر آزادی اکبر را از سایت بی بی سی می خواندم اینجا قسمت کنم.

اما خوب حالا همکاران پیشین گنجی دارند می روند پیش اش و جدای از عکس های بامزه ای که ازش گرفته اند ، یک چیز عالی سوغات آورده اند: علاقه گنجی به فضای وب.

شخصاً بسیاری از افراد را توصیه به ورود با این فضا کردم ، چون فکر می کنم که جزیی از انسان مدرن همین به اشتراک گذاری ست.اما در مورد گنجی قضیه فرق دارد :

او تنها کسی ست که از میان تمام صنف روزنامه نگاران ، خواسته های مخالفان خاموش را فریاد زد( هزینه بس گزاف بابت اش پرداخت) .

آگاهانه یا نا آگاهانه ، از تحریم حمایت کرد ، حرف زد(در فرصت کوتاهی که بیرون بود) ، و بیانیه داد.خوب شاید خیلی اخلاقی نباشد آدم ها را بر پایه تصمیم گیری سیاسی شان طبقه بندی کردن ، ولی نظر من این بود ،که کسانی که فایده ای در این انتخابات می بییند ، دارند به دری می کوبند که مدت هاست بسته شده ، فقط دوست دارند که باز شود.

از این منظر ، از معدود شخصیت های مورد ستایش من ، که با استدلال از تحریم دفاع می کرد( و البته استدلال هایش هم غیر موجه نبود) ، اکبر بود.

اجازه بدهید نقبی بزنم به گذشته:

فکر می کنم، پیام سوم تیر به این گروه از جامعه ایران (تحریم کنندگان ، دموکرات های واقعی ، به قول اکبر "جمهوری خواهان تمام عیار" ) این بود که تا مشکلات درونی تان حل نشده ، به این سو نیایید.این گروه که در ابتدا ، طیف وسیعی را شامل می شد ، به تدریج ، از ترس پل صراط بعد از انتخابات ، به سوی صندوق ها غش کردند.خوب ، البته که همگی بر پایه تحلیل چنین کردند.اما برای جامعه ، تحلیل مهم نیست ، عملکرد مهم است.جامعه کاری ندارد که شما چه فکر می کنید ، برایش عملتان مهم است.فکر کنم بی ثباتی روشنفکری ورشکسته ایرانی ، باعث شد در حراج آبرو ، جنس رو دست اش باد کند.زود قضاوت نکنید در مورد حرف هایم.

داشتم همین روزها به کتاب« زندگی من» بیل کلینتون گوش می دادم ، خواننده که خود ِ پرزیدنت اسبق ایالات متحده س ، از سیاست هم می گوید ، جالب بود برایم که ، حتی در جاهایی مثل مسئله لوینسکی ، که رقیب ، پیوند اش زد به یه پرونده مالی و ازش بلوا ساخت ، به جای فغان و حواله دادن به سن پل (پاپ مرحوم) و پل واتیکان (به جای صراط) ، می گفت :" اخلاقی نبود ، ولی پولیتیک خوبی بود" .گرچه نویسنده با هوش تر از آن است که یک جمله را عیناً تکرار کند ، ولی هر بار که از نامردی های رقیب حرف می زد ، همش یه نکته روشن در کارشان می دید، کلاً انتظارم از سیاست مدار تغییر داده شد.

اینجا هم همین طور است، انتظار ندارم از بذر ِ جوانان تسخیر کننده سفارت خارجی و بازاریان ناسیاسی ، دیپلمات سبز شود ، ولی نباید هم مخالفان خاموش را با تمام کم بضاعتی هایش دست کم بگیرید.

خوب برگردیم به سوی اکبر:

فکر می کنم علی رغم تمام تفاوت هایمان ، اکبر نزدیک ترین چیزی ست که می توانم به عنوان شاخک های حسی مدرن جامعه آرزو کنم.او هم مولد فکر است و هم منقد فکر.

راه تنفس جمهوری خواهان تمام عیار با وجود فکری اش برای ما بازتر می شود.

به امید ورودش می نشینم.

Post a Comment