<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d8321473\x26blogName\x3dBianconero\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dBLUE\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://bianconerro.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den_US\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://bianconerro.blogspot.com/\x26vt\x3d-9054836207128442450', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe" }); } }); </script>

Bianconero

Sunday, June 19 at 6:28 PM

چه فکر می کردیم ،چه شد

حسابی منگ بودم این دو روز،واقعاً یکه خوردم ازنتایج.در ارقام چندان تفاوتی میان پیش بینی هایم با نتایج نبود اما...
توان تحلیل آن چه رخ داد،به راستی از عهده من خارج است اما خوب این چند کلام را بگویم دلم سبک شود:

صبح سر کار رفتن برایم سخت بود.نوشته های بچه های معین را هم خواندم،علی رغم نیش و کنایه ای که زدند که دست تحریمیان درد نکند،و یا اینکه مبارکشان باشد،به خود اجازه نمی دهم ناروایی نسبت دهم به ایشان.این ها زحمت کشیدند،بی مزد دویدند،نیرو جمع کردند،جلسه گذاشتند،به غیظ حرف زدند،التماس کردند ، و خطرات را به جان خریدند.(ای کاش من هم کاندیدایی داشتم که مورد قبول نظام هم بود،تا برایش چنین کنم)
خیلی سخت است باورش،خیلی ها حرف های عجیب غریب می زنند در مورد تقلب ،اما به گمان ام اگر نظام توانسته باشد چنین بسیج سراسری را برای نزدیک به 12میلیون رای(مجموع آرای هر سه کاندیدای رهبر)سازمان دهد،در ان صورت از دو حال خارج نیست؛یا ما زیادی بد بین بوده ایم به اینکه می شود با هیچ شرایطی مردم را بسیج کرد و یا معینی ها ان قدربا خوش خیالی به سعه صدر رهبری و پاک دلی جنتی دل بسته بودند که از خطری این چنینی ،بی سروصدا گذشتند.به هر حال معین سه روز فکر کرد و به انتخابات وارد شد ، تمام وعده هایی که برای بعد انتخاب شدن داده بود پیشکش ،فکر اینجایش را کرده بود؟آخر می گفتند معین با تیمی آمده که برنامه ریزی می کنند.باور کنید نمی خواهم دل رنج دیدهء فرهیختگانی که خودم مشتری پروپاقرص نوشته هایشان بوده ام را بیش ازین به ناخن نیش بخراشم،اما وقتی می بینم که الپر می گوید مثل اینکه باختیم،ازین که رجبعلی زاده می نویسد که به بیراهه رفتیم،دلم می گیرد که این ها ژست قبول شکست است ،یا واقعا باید منتظر تحلیلی در خور ،بعد از گذر ازین دوران پر تنش پس انتخابات(که من هم دچارش شده ام) را کشید.
پیام معین را بخوایند تا بیشتر غم من را درک کنید،این حرف ها از جنس استعفاهای مکرر معین است،اول کلی تشکر و ابراز خشوع،بعد حرف هایی مبهم در مورد آینده،و در نهایت جایی که باید بُرنده ترین باشد،یعنی ایستادگی جلوی هرگونه تضییع حق(معین قول اش را داده بود)،فقط حوالت دادن به خدا،معین اگر از حق خود می خواهد بگذرد مهم نیست،اما او نمی تواند تلاش این بچه هارا نادیده بگیرد،اگر تقلبی در کار است،موظف است که پیگری کند.این بود که می گفتم شخصیت رییس جمهور هم گاهی حرف اول و آخر را می زند ونه تیم او.
حرف نبوی کاملاً درست است که تحریمیان نیازمند مشروعیت هستند(به شکل اولی تمام مدعیان سیاست چنین نیازی دارند)،اما حرف این است که بسیاری از اوقات انتخابات نیک آهنگ را به عنوان نماینده کسانی که حاضر نبودند از ترس چکمه پوشان به خط امامی ها رای بدهند، را باهخا و در شکل خوب اش با سلطنت طلب ها یکی انگاشته شدند.قبلاً هم نوشتم که باید بفهمیم که رای دادن وظیفه نیست،تقریباً حرفی که دیهیمی زد«رای مشروط».
به خاطرم هست،در اینجا خواندم که پس از تایید صلاحیت معین نوشت :«انصراف معین از ادامه راه،اتنحار سیاسی ست.» خب حالا معلوم می شود که چقدر ناصحانه بوده این حرف.
هنور اما سبک نشده ام از رای عجیب مردم به کروبی،اگر «طرح بصیر» نبود ،لابد هاشمی باید جلوی کروبی می ایستاد درهفته آینده.این که مردم از اصلاح طلبان پیشرو روی گردان شوند یک حرفی ست و اینکه کروبی رای هارا مثل مغناطیس به خود جذب کند حکایتی ست دگر.بنشینیم فکر کنیم چرا این طور شد.حرف حسین را هم و حرف محمد جواد را به حساب ناراحتی شان می گذارم.هردو ازین که کیفیت رای معین به مراتب بهتر بوده(که قطعاً چنین است،همین که فرزانگانی چون این دو به او رای دادند) نتیجه ای گرفته اند که به نظرم درست نیست: حسین می گوید : «می توانیم بگوییم 3میلیون نفریم (آن موقع هنوز کل آرا شمارش نشده،از خودم) که طرفدار ....» به نظر من این طور نیست،بسیاری از کسانی که به معین متمایل شدند،بخش کوچکی از مدل اجرایی معین را قبول داشتند،اما این حرف کاملاً درست است که رای معین کیفی بوده است،در میان طرفداران هر کاندیدا می توانید بیابید کسانی را که با منطق خود برایتان توضیح دهند چرا به کاندیداشان رای داده اند(این رای کیفی ست،یعنی آگاهانه ست،یعنی متکی به فتوا نیست،یعنی با فلان بخشنامه بدست نیامده)اما درطرفداران هر شش کاندیدای دیگر کسانی که چنین خصوصیتی داشته باشند،به مراتب کمتر از معینیان بوده است.بچه های ستاد معین اغلب افرادی با ا ستدلال ،و از دید من فعال سیاسی به حساب می ایند.همه اینها دلیل نمی شود کل آرای معین را کیفی بدانیم،خیلی از کسانی که پشت معین ،ولو در روزهای آخر ایستادند(حقیقت جو،بهنود و نبوی(احتمالاً)) از همان استراتژی ترس استدلال کردند،یعنی حمایت شان «مشروط» بود،یعنی اتحادشان راهبردی و قابل شکستن فردای انتخابات بود.محمد جواد روح نیز می گوید که ما نباختیم چون این همه اتحاد کردیم،این منوط به آینده است،اینکه جبههء دموکراسی و حقوق بشر چقدر دوام بیاورد را باید نشست و منتظر بود

Post a Comment