دیروز که از اتاق اساتید رد می شدم،به جزو هایی که با پست آمده بود به بیمارستان برخوردم با عنوان «عبور از بحران و آغاز فصل جدید» که توسط«جمعی از کارشناسان مستقل ایران» در زمستان 1383 تدارک دیده شده.کتابچه شابک هم دارد.
در کتاب به نکات جالبی برخوردم،با پیام هاشمی مبنی بر تصمیم به شرکت در انتخابات شروع می شود که تاریخ اش مربوط به 20 شهریور 84 است.(دقت کردید که تاریخ جلد سال 83 بود؟یعنی احتمالاً کتاب آپ دیت خود به خودی دارد!)
بعد مقدمه ای کوتاه که توضیح می دهد این گروه کارشناس با بررسی هاشمی را اصلح دانسته.
اینها را بخوانید:
.هاشمی: من از اینکه اینها(دانشجویان اصلاح طلب) در زندان هستند،مثل شما غصه دارم.این هایی که شما اسم بردید،همه آنها را دوست دارم.منتهی من صحیح نمی دانم در موقعیتی که هستم،با داگاه یا مسئولان قانونی کسور که دارند کار می کنند،دعوا کنم.(مصاحبه مطبوعاتی 29/2/78) توضیح:آن زمان هاشمی رئیس مجمع تشخیص بود.جایی که محل حل اختلاف بازوی قضایی –شرعی نظام با باقیماندهء جمهوریت نظام یعنی مجلس است.دانشجویان به دلیل اعتراض به عملکرد در سایه نهاد ها به زندان افتادند،اما هاشمی حتی در آن جایگاه هم نمی توانست حمایت کند.آیا اگر او رئیس جمهور شود می تواند؟
.شما به سال های اول برگردید.در مجلس ببینید.من با جناحهای مختلفی که در مجلس بودند،چه کار کی کردم؟من رئیس مجلس بودم،اما حمایتم از دولت به گونه ای بود که بعضی از نماینده ها مرا وکیل الدوله خطاب می کردند.یکی از نماینده ها گفت:خوب است شما بجای رئیس مجلس رئیس دولت باشید.(ایضاً) توضیح: نفرین آن نماینده که کارگر افتاد،هاشمی بعد از به کرسی نشاندن رهبر انقلاب(رجوع کنید به خاطرات اش) با طیب خاطر به ریاست جمهوری که کرسی اش خالی شده بود تکیه زد.اما می خواهم بگویم،ایشان گمان می کنند هر کس وکیل شد باید با تمام قوا با دولت دشمنی کند،که اگر ایشان نوکر در بست دولت بوده اند،لابد کلی به دین ملت به ایشان افزوده شده.این عبارت وکیل الدوله را ولی انصافاً خوب آمده
.روزی اما فرمودند:«اگر امریکا آدم بشود،ما می توانیم رابطه داشته باشیم»من روی این حرف اما تفسیری گذاشتم و گفتم،آدم شدن آمریکا این است که بپذیرد که در شرایط مساوی و احترام متقابل و بدون افکار استعماری با هم زندگی کنیم.....البته آن حرف را من خودم زدم.حرف رهبری نبود....(ایضاً) توضیح : هاشمی در هر جایگاهی که بوده برای خودش کار می کرده،به حرف(یا فریاد) رهبری هم کاری ندارد که امریکا را چه خطاب می کند،این یک نکتهء مثبت است.به علاوه امامی که هاشمی به پیروی اش افتخار می کند،لازم بوده که هر حرف اش رویش تفسیر و احیاناً زیر نویس گذاشته شود.
.جمعیت 3.2 درصد رشد داشته سالانه که ما به کمتر از1.5 برگرداندیم....کنترل جمعیت ،اقتصاد و نسل های آینده ما را نجات می دهد.(ایضاً) توضیح: هاشمی طوری حرف می زند که انگار با فرموده«پیر جماران» که ارتش بیست میلیونی طلب می کرد مخالف بوده.به علاوه هاشمی چیزی که سال ها از نظر مراجع شیعه حرام بود(کنترل موالید) ، چیزی که امام آن را مربوط به خر(اقتصاد) و افرادی که دل رهبری را مرتبط در 8 سال گذشته به درد آوردند(آینده گان) را نجات بخش می داند.اگر این حرف هاشمی ست پس اپوزیسیون باید چه بگوید؟
.به نقل از کتاب چه:قدرت انحصاری فساد آور است.لمروز نشانه هایی از حرکت خطرناک «عبور از رهبری» دیده می شود. توضیح: معلوم نشد بلاخره مخالفت با قدرت مطلقه(معادل انحصاری) بد است یا عبور از ولایت(معادل رهبری)(به جان عزیزتان این عین جمله است.من چه کار کنم که یک عده برای رای دست به هر عمل شنیعی می زنند؟)
.در ادامه همان تیتر آمده: اکنون غیر از قوه مجریه ،ما بقی حوزه های قدرت در اختیار یک جناح است.سپردن قوه مجریه به این جناح خطرات بسیاری را در پی دارد و آن پدیدهء «عبور از رهبری» است.همان موجی که در 2خردادبا عنوان عبور از خاتمی شکل گرفت.....قطعاً در جناح اصولگرا شکل خواهد گرفت. توضیح: گوشی دستتان آمد،هاشمی می خواهد جلوی واقعه ای بیاستد که تمام این 8 سال اصلاح طلبان سعی در انجام اش داشتند(والبته نتوانستند)
.هاشمی : خود فضای سازندگی سرمایه جذب می کند...اگر جریان سازندگی متوقف بشود،این نیروهایی که دارند در سازندگی کار می کنند،کجا بروند؟ (رجوع به بالا) توضیح نمی خواهد ،لابد می روند کانادا سرمایه گذاری می کنند یا از 15 میلیون دلار مشاوره نفتی نان بخور نمیری خواهند داشت
.من همه سال های پس از انقلاب را افتخار آمیز می دانم.نه اینکه بی عیب باشد.به هر حال کاری به این وسعت و بزرگی حتماً عیوبی دارد... قضاوت من این است که جزو بهترین دوره های تاریخ ایران است... (ایضاً) توضیح : هاشمی به قول خودش تنها کاندیدایی ست که از گفتن وطن اسلامی در تبلیغات اش نمی هراسد.چون این مفهوم کنایی در فرهنگ هر کاندیدا یک معنی می دهد،در تنها جایی که معنی اش قطعاً اسلام نیست،در کلام هاشمی ست.به علاوه روشن نیست هاشمی چرا این سال ها را افتخار آمیز می داند،او به جنگ افتخار می کند،اعدام های پاییز 67 و یا اینکه قتل های زنجیره ای.شاید هم به قول حاج آقا،وسعت کار،عیوب را می پوشاند.
.جزو آروزهای من است که ایرانیهای مقیم خارج برگردند...موجی شروع شده بود عدهء زیادی هم امدند.ولی کسانی کارشکنی می کردند...(ایضاً) توضیح: موتورِ سوزان قتل های زنجیره ای دلیل خاموش شدن اش،تحقیقات رئیس جمهور وقت نبود،«مادهء خام اش»(روشن فکر) کمیاب شده بود،هاشمی به همین دلیل چنین آرزویی دارد
این از کتاب چه،حالا فراز هایی از برنامهء حیدری شبکه دو با هاشمی برایتان فراز هایی بگویم:
هاشمی تاکید دارد که ایران را برخلاف دیگر کاندیدا ها اسلامی خطاب کند،این بهترین روش تضمین رای سنتی هاست.
هاشمی رابطه با دنیای پیشرفته را مطرح می کند،مگر ما خودمان با این همه« سازندگی» پیشرفته به حساب نمی آییم؟
کشاورزی مهم ترین برنامهء دولت آینده من خواهد بود،هاشمی که لحظاتی حسنی شده،با سئوال بعدی از مواضع خوذ عقب می نشیند: میان صنعت و کشاورزی کدام را انتخاب می کنید؟
روستاییان و عشایر می بایست مورد تفقد دولت من قرار گیرند،هاشمی از آلوده ترین آب دوران انتخابات ماهی گیری می کند.
این قسمت را با حفظ «عفت» کلام بخوانید:دادن قسطی به کسانی که قدرت خرید ندارند در مسکن... به من چه خودش گفت
مژده سازندگی قسمت دوم وارد می شود،هاشمی پرده از فاز دوم نمایش اش بر می دارد.پیش بینی کنید قسمت سوم این تریلوژی کی روی پرده می آید
خانوادهء شهدا،برای هاشمی همه چیز است.به همین دلیل هم یکی از همین اعضا خانواده می خواست او را در نماز جمعه ترور کند
کوتاه کنم سخن را،امیدوارم کسانی که به هاشمی رای می دهند ،این ها را مد نظر داشته باشند.البته من از دیگر دروغ های شاخ دار مثل چشم اتنظار بودن یک و نیم میلیارد (این رقم جعلی یک میلیارد را خوشبختانه هم چنان اپ دیت می کنند و استفاده می کنند) مسلمان و بسیاری مستضعفان در جهان، برای به ثمر رسیدن انقلاب(بابا چشمان شان خشک شد)می گذرم.
Bianconero
Tuesday, June 14 at 10:35 PM
عبور از خاتمی،بازگشت به هاشمی
© Daniel 2005 // Powered for Blogger by Blogger templates