<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d8321473\x26blogName\x3dBianconero\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dBLUE\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://bianconerro.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den_US\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://bianconerro.blogspot.com/\x26vt\x3d-9054836207128442450', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe" }); } }); </script>

Bianconero

Tuesday, June 7 at 11:01 PM

هاشمی،رئیس جمهوری برای تمام فصول

اوضاع به نفع هاشمی به شدت رو به تغییر است:
.قالیباف و شرکاء،دانسته یا نادانسته با حمله به ستاد های رنگارنگ این پیرمرد تنگ دست،که مملو از جوانان و کسانی ست که (همان طور که قبلاً نوشتم،به دلیل تحلیل های سطحی از اجتماع) برایشان صرف حملهء امثال سعید عسگر دلیلی برای ضد حزب اللهی بودن کاندیدا تلقی می شود،مطمئن باشید،این کار فقط حامیان رفسنجانی را زیاد خواهد کرد(مانند انچه امیر فرشاد ابراهیمی برای خاتمی می کرد)،شاید این جوانان بترسند و دیگر دم ستاد هاشمی را پاتوق نکنند، ولی پای صندوق حتی دست رهبری هم به ایشان نمی رسد.
اگر هم آمار مشارکت در هفته های اخیر بالا رفته باشد،دست کم به نظر من به شکل مساوی بین هاشمی و معین تقسیم شده است.
.نوکیسه گانی که هاشمی با رانت بی حساب و کتاب دولت اش به بدنه طبقهء متوسط اجتماعی تزریق کرد،دارند کار خودشان را می کنند:انواع و اقسام واحد های مسکونی بالای شهر رسماً با نصب پوستر پشت شیشه خانه هاشان به استقبال سردار سازندگی رفته اند.اما مهم تر این است که هاشمی قلب ایشان را فتح کرده،بدون نصب پوستر در آن.
.اینکه هاشمی این قدر در حد فاصل جردن تا الهیه برایش ستاد تشکیل شده(خودش که بیچاره پولی در بساط ندارد) نشان از هوش مندی اش دارد،هاشمی می داند اگر قشر پایین شهر تهران که به تنهایی بین 3 تا 5 میلیون نفر(و احتمالاً 2 تا 3 میلیون رای دهنده بالقوه،که خیلی هاشان رای دهنده حرفه ای یند) را جذب کند بخش بزرگی از راه را تا کرسی هوس انگیز(شما به همراه متن آهنگ شهره را زمزمه کنید) ریاست رفته است،اما او ابله نیست که مثل احمدی نژاد سوار اتوبوس شود و آنجا برایشان سخنرانی کند.او بهتر از هر کسی می دانست حضور فیزیکی اش تا چه حد مشکل بر انگیز است که به دلیل«نبود امکانات مالی» عطای سفر های تکراری و توخالی تبلیغاتی به شهرستان ها را به لقایش بخشید و در تهران هم حساب شده و کنترل شده با مردم تماس برقرار می کند.به همین خاطر نقطه ضعف بزرگ این تودهء« رای زا » (پایین شهر) را هدف گرفته: مُد روز،حمایت از هاشمی مثل مُد روز شده،این برای اقشار پایینی بسیار قابل پذیرش است،چون عرف طبقات بالا تر تبدیل به بستهء رفتار اجتماعی به شکل فرآوری شده در اختیارشان قرار می گیرد و نیاز به تحلیل عُقلایی ندارد(چیزی که این افراد عموماً به دلیل نداشتن تجربه در آن ازش گریزان اند)،آن ها را به طبقهء بالا نزدیک تر نشان می دهد(در جوامع خودشان) و از همه مهم تر برای ایشان(و شاید برای خیلی های دیگر) مخالفت با هاشمی در مجلس ششم،جنبهء اخذ حال به سبک سرکوچه خِفت کردن داشت،نه تباین مبانی سیاسی اخلاقی با ایشان.هاشمی برای آنها فراوانی کالا و شیک شدن شهر (به خصوص تهران) و کاهش بیکاری بود(هرچند بیکاری پنهان بسیار زیاد شد).حالا که مُد هم هست چرا که نه،خوش آمدی سردار.(در صحبت یکی از ایشان شنیدم:هاشمی می آید،پس چرا ما خومان رای بش ندیم؟!؟!)
.امثال قالیباف،سپر بلای هاشمی شده اند،قالیباف دستور قتل مستقیم نداده (اقلاً ما نمی توانیم اثبات کنیم)ولی 10 برابر هاشمی در مواجه با مردم مورد سئوال قرار می گیرد.
.مخالفت سپاهیان و محافظه کاران را با هاشمی دست کم نگیرید،به نظرم هنوز ملت این ظرفیت را دارند که از بغض «علی» حب معاویه را به دل بگیرند.این مردمی که من دیدم «ساعت دموکراسی شان»(یادم رفته این استعاره راکجا دیده ام،صاحب اش این فراموشی را به من ببخشاید) را برخلاف راست گرایان تنظیم می کنند،یعنی جایی که هاشمی ایستاده نه معین(معین هیچ سابقه درخشانی در پنجه در پنجه شدن با راست گرایان ندارد،حتی تخمین مردم هم از «زور» معین ان قدر نیست که امیدی به پایداری اش جلوی انها داشته باشند،دقت کنید این تخمین مردم است که می تواند صحیح نباشد و حتی اگر فرصت باشد می توان ان را به نفع معین تغییر داد).
.در حالیکه ادعای مصاحبه با فاکس نیوز برای قالیباف تبدیل به رسوایی و خوراک بی نهایت مناسب نبوی می شود،نویسندگان آن سوی آب،یکی پس از دیگری خریده می شوند(لابد دلشان به تیر غیب گرفتار چهرهء سردار می شود) و مثل خودکار هوشمند و تملق سرخود، از «شخصیت تاثیر گذار و قابل اعتماد » می نویسند.این شاید احساس دقیق حاکمان ایشان نباشد(که من عقیده دارم هست) اما افکار عمومی را برای پذیرش او به عنوان «رییس جمهور یک حکومت نسبتاً دموکراتیک» در آن جا آماده می کند. اما می خواستم چیزی که در ذهنم است را مطرح کنم
،به نظرم،حاکمان غرب به هاشمی همان نظری را دارند که به تمام سران کشور های تازه استقلال یافته داشتند،عسگر آقایف را که مردی در آن زمان بی رقیب در میانه روی بود،از طرف وزیر خارجه وقت کولین پاول به «رهبر دموکراسی نوپا» مفتخر کردند، اما با آغاز انقلاب رنگین،حتی زنگ تلفن اش را برای درخواست پناهندگی جواب ندادند.و یا شواردنادزه و و علیف (اگر زنده می ماند)و خیلی های دیگر.از نظر آنها،این مرحله از دموکراتیزاسیون تنها بر دوش هاشمی پیش خواهد رفت،کسی که از جنس سیستم است،اعتماد رهبران پشت پرده را در اختیار دارد، ترقی خواه است،قدرت سیاسی را در اختیار دارد و مهم تر از همه قابل پیش بینی ست.حالا اگر فرض من درست باشد،حدس بزنید هاشمی برای اینکه دستمال حیض نشود چه نقشه ای دارد؟(اگر زبانم لال عمرشان کفاف ندهد که هیچ،به قول سعدی .. طوطی جانم به طمع پسته آمد و در لبان شکر ات اوفتاد)
.مهم تر از همه شاید با رشد معجزه آسای هاشمی در نظر سنجی ها(نگاه کنید به نظر سنجی های سال قبل و امسال) و با عنایت به خطر «قابل ملاحظه» خارجی که نظام را تهدید می کند،رهبران نظام را مجبور کند که به مصالحه با هاشمی دوباره فکر کنند،آن ها این کار را تا قطعی شدن حضور وی بر کرسی ریاست جمهوری نمی کنند(هیچ کدام از کاندیدا های راست برای او کنار نخواهند رفت مگر محسن رضایی که به نوعی نُخودی به حساب می آید)، یعنی دلیلی ندارند که چنین بکنند،اگر هاشمی بیاید،با شعار مخالفت نمی آید،او برای مصالحه به خاطر «منافع نظام» و حفظ اش می آید.معنی تحت الفظی اش می شود:وزارت اطلاعات مال شما،بازرگانی و صنایع و خارجه مال من،پرونده اتمی را هم فکری کنیم و حل می کنیم،گور بابای مطبوعات آزاد.اما مهم این جاست که هاشمی تا صندلی ریاست را خودش فوت آب است،سهل است،ان طور که گفتم،حضور اقتدارگرایان در ستاد اش باعث پراندن بچه خوش تیپ ها از انجا می شود.بعد از آن است که شاید دوباره با فرمول «حفظ نظام» دشمنان خونی پیشین سر یک سفره(ببخشید شما بخوانید میز) بنشینند.
خلاصه آن که بد روز هایی برای امثال من در پیش است.


پس نویس:عکس هایم را که در متن با نام کاندیدا ها لینک داده ام، از تبلیغات ببینید،به نظرم برای کسی که هیچ از عکاسی نمی داند و در حال رانندگی! گرفته بد نباشد(عکس پوستر قالیباف را با دقت تر نگاه کنید،این ها مثل غضنفر مرتب باید بشان دروازه خودی نشان داده شود!)

Post a Comment